به گزارش سیمرغ ما، برعکس تصور غالبی که باور دارد مصرف مردم در ماه مبارک رو به کاهش میرود آمار و همچنین تجربه فردی نشان میدهد در این ماه، هزینه خانواده مومنان روزهدار از سایر ماههای سال بیشتر میشود. نیاز به مصرف برخی اقلام غذایی خاص در سر سفره سحر و افطار، افراد را وادار به […]
به گزارش سیمرغ ما، برعکس تصور غالبی که باور دارد مصرف مردم در ماه مبارک رو به کاهش میرود آمار و همچنین تجربه فردی نشان میدهد در این ماه، هزینه خانواده مومنان روزهدار از سایر ماههای سال بیشتر میشود. نیاز به مصرف برخی اقلام غذایی خاص در سر سفره سحر و افطار، افراد را وادار به خرید این اقلام غذایی میکند و در این شرایط نیاز است دولت دست حمایت از سر این مردم مومن و متعهد بر ندارد اما در عمل مشاهده میشود در آستانه ماه مبارک، دقیقاً نرخ همین اقلام وارد شیب تند سربالا شد و هر روز گران میشود.
براساس برخی منابع خبری رسمی در همین چندماهه اخیر و در آستانه ماه مبارک رمضان، نرخ اقلامی چون خرما، تخم مرغ، چای، قند و شکر، رب، تون ماهی، گوشت قرمز و گوشت مرغ، برنج و حتی آش و حلیم ساده که در این ماه، درشمار اقلام پر مصرف غذایی خانوارها است به شکلی معنیداری رشد کرد و در میانه این افزایش قیمتها، مدیران دولتی تنها به این اظهار نظر اکتفا کردهاند که خدا را شکر که کمبود نداریم و قفسههای مغازهها پر است! گو اینکه در خصوص برخی اقلام ضروری نیز طی همین روزهای اخیر شاهد کمیاب شدن هستیم.
این افزایش قیمتها در حالی ماهانه و هفتگی به صعود بیرحمانه خود ادامه دادند که حقوق و درآمد طیف گستردهای از مردم در همین گیلان، مازندران و گلستان و در رأس آنان کشاورزان، کارگران و کارمندان بخش دولتی از ابتدای سال ۹۷ تا امروز هیچگونه افزایشی نداشت. وقتی نرخ مواد ضروری افزایش مییابد اما درآمد مردم ثابت است اصطلاحاً گفته میشود «سفره خانوارها کوچک شد.»
این کوچک شدن سفره خانوارها، عوارض و تبعات روانی بسیاری نیز دارد ازجمله اینکه آستانه تحمل افراد پایین میآید و در نتیجه تنش را در داخل خانواده و ساحت جامعه، افزایش میدهد. ادامه و استمرار چنین تنشهایی، نظام خانواده و انسجام جامعه را به مخاطر میاندازد و دولت، مدیران دولتی و نمایندگان منفعل، در این موارد مستقیم یا غیر مستقیم نقش دارند و مسئول شناخته میشوند این در حالی است که غالب مدیران محلی خصوص این مسائل که روان جامعه را آزار میدهد گویا روزه سکوت گرفتند و چیزی نگفتند.
اعضای مجمع نمایندگان مازندران، گیلان و گلستان نیز چیزی نگفتند هرچند برخی چون عبدالله رضیان با گفتن جمله «شرمنده مردم هستیم» تلاش کردند با مردم همدردی کنند یا برخی نمایندگان شمال با مخالفت جدی با طرح دولت مبنی بر افزایش نرخ بنزین و حتی هشدار در خصوص چنین اقدامی، تلاش کردند از اعمال فشار بیشتر به زندگی مردم عادی و اقشار آسیبپذیر، جلوگیری کنند.
همه این اتفاقات در حالی صورت میگیرد که دو مرحله سیلاب شدید در ۱۲ شهر و روستاهای بسیاری در استان مازندران و چند مرحله سیلاب و آبگرفتگی در چندین شهر و بیش از ۶۰ روستای گلستان، خسارات بیشماری بر زندگی مردم این مناطق وارد کرد، خساراتی که آثار زیانبار آن هر روز که از تاریخ وقوع سیل، فاصله گرفتیم بیشتر شد و بیتردید خواهد شد. حجم کمکهای مردمی، دولتی و برخی سازمانها و نهادها نیز علیرغم اینکه ارزشمند و قابل توجه بود کفاف تنها گوشهای از خسارتهای ناشی از سیل را میکرد.
نکته پایانی اینکه مردم و دولت هرکدام در قبال هم وظیفه و تکالیفی دارند. همراهی و حمایت مردم در صحنههای مختلف سیاسی، بخشی از تکالیف مردم است و فراهم آوردن حداقلی از رفاه و آسایش، مهار تورم و آرام کردن فضای کسب و کار نیز ازجمله تکالیف دولت است که با کمال تأسف باید گفت دولت تدبیر و امید، امتیاز خوبی در این بخش نگرفت. بهعنوان نمونه کوچک و مشتی از خروار در مرحله اول سیل در مازندران، چندین مدیر و نماینده و معاون وزیر به منزلی در روستای «تالارپشت» از توابع شهرستان سیمرغ که جزء نقاط کانونی حادثه بود رفتند و ضمن بازدید از این منزل که زنی فلج و از کارافتاده و چند فرزند داشت، رفتند اما هیچکدام از این بازدیدها، ثمر و حاصلی عینی برای این خانواده نداشت بجز گفتاردرمانی و دادن قول و وعدههای بیپشتوانه.
شاید گفتن این سخن، تلخ باشد اما حقیقت است که ماه رمضان با گرانی خزنده و برای اقشار آسیبپذیر، خطرناک آمد و آنچه که این گرانی را غیرقابل تحمل و آزاردهند میکند سکوت برخی مدیران و نمایندگان است. سکوتی که این پیام را به جامعه میدهد که قرار نیست دولت به تکالیف خود عمل کند و مردم باید زیر چرخدندههای گرانی له شوند.
خبرشمال