شاید تا الان او هم فهمیده باشد بابایش دیگر برنمیگردد و باید در این جنگ روزگار مثل خواهرش فاطمه و برادرانش حسن و مهدی، زندگی بدون پدر را مشق کند.
به گزارش سیمرغ ما، برخیز محمد! برخیز مرد! برخیز پهلوان! برخیز باغیرت! برخیز پاسبان حریم عقیله بنیهاشم! بلندشو ببین نازدانهات زینب آمده.
دخترت عجیب بوی حرم سه ساله سیدالشهدا را میدهد. نمیدانم چرا به هر کجای زندگیات که نگاه میکنم بوی کربلا و عاشورا میدهد.
عجب تقارنی دارد این ایام با تولد دردانهات. ایامی که در شام دخترک سه سالهای مشغول طواف سر باباست و از بی وفایی کوفیان و زخم زبان شامیان دل پری دارد.
اینجا چند روزیست دختری به دنیا آمده که همه به دور گهوارهاش در طوافاند جز پدر.
محمد جان خودت که بهتر میدانی دختر بچه بیتاب نوازش دست باباست. دختر بیقرار لبخند پدر است.
این روزها در شام خبری از این حرفها نیست و رقیه هر زمان سراغ بابایش را گرفته است، با سیلی و کتک جوابش را دادهاند اما اینجا همه در تلاشاند جای خالی بابا را برای دخترت پر کنند.
شاید دخترت تا الان دیگر فهمیده باشد از این به بعد فقط باید در خواب رخ بابا را به نظاره بنشیند و حسرت یک عمر گرمی دستان پدر را به دل داشته باشد.
تو و شیر بچههای مدافع حرم از طواف گهواره فرزندانتان چشم پوشیدید، بند همه تعلقات و وابستگیها را بریدید و گرد یتیمی را بر صورت کودکانتان نشاندید و ذرهای خود را طلبکار انقلاب ندانستید و هیچ سهمی از نظام را مطالبه نکردید اما اینجا در روزگار پسابرجام بعضیها نمیتوانند از غارت بیتالمال مسلمین چشمپوشی کنند، در روز روشن دزدی میکنند و عدهای دیگر آنها را ذخیره نظام میدانند.
این جماعت پسابرجامی مدعیاند قانونی از بیتالمال برداشت نجومی میکردند. جالبتر از همه اینکه مدعیاند با برجام توانستهاند سایه جنگ را از سر این کشور بردارند.
برجام را فتحالفتوح میدانند و ملت را از عواقب کفران نعمتش میترسانند. غافل از آنکه برجام در محقق کردن اصلیترین رسالتش که لغو همه تحریمها بود ناتوان مانده است اما تو و شهدای مدافع حرم ثابت کردید مرد عمل هستید و نه مرد حرف، و نشان دادید فقط با مقاومت و ایستادگی ایثار و از خودگذشتگی میشود سایه جنگ را از سر این کشور برداشت نه مذاکره.
شما وارثان واقعی انقلاب حسینی هستید، کربلایی زیستید و عاشورایی به شهادت رسیدید، شما ثابت کردید که نمیشود به طمع گندم ری از عاشورایی که ۶ ماههاش به مسلخ عشق میرود، درس مذاکره گرفت.
و چه زیبا با خونتان پرده از چهره تزویر این جماعت برداشتید. سندش هم دختریست که این روزها مقداری بیقرار باباست.
شاید تا الان او هم فهمیده باشد بابایش دیگر برنمیگردد و باید در این جنگ روزگار مثل خواهرش فاطمه و برادرانش حسن و مهدی، زندگی بدون پدر را مشق کند.
و آخر اینکه محمدجان این روزها یک نفر دیگر به جمع منتظرانت اضافه شده است، ما و نازدانهات زینب منتظریم تا تو برگردی و در رکاب آن منتقم(مهدی زهرا) رجعت کنید و بساط زر و زور و تزویر را برچینید و شبهای تیره و تاریکمان را روشن کنید.
انتهای پیام/بلاغ